دلنوشته ها

شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب من بودم و جویبار و بیداریِ آب وین جمله مرا به خامشی می گفتند کین لحظه ی نابِ زندگی را دریابـــــــــــــــــ "محمدرضا شفیعی کدکنی"

دلنوشته ها

شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب من بودم و جویبار و بیداریِ آب وین جمله مرا به خامشی می گفتند کین لحظه ی نابِ زندگی را دریابـــــــــــــــــ "محمدرضا شفیعی کدکنی"

پربیننده ترین مطالب

معنی زندگی

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۰ ب.ظ

ﮔﺎﻩ ﯾﮏ ﺳﻨﺠﺎﻗﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﺩ ...
ﻭﺗﻮ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺳﺤﺮ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻟﺐ ﺣﻮﺽ ..
ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ...
ﺍﺯ ﺧﻢ ﭘﯿﭽﮏ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮﻫﺎ ...
ﺭﻭﯼ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ...
ﯾﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻗﻄﺮﻩ ﯼ ﺁﺏ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ....
ﮔﺎﻩ ﯾﮏ ﺳﻨﺠﺎﻗﮏ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ ...

خسرو سینائی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
تجدید کد امنیتی